تاریخ : یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/12/23 | 9:59 عصر | نویسنده : hamidreza zare
خدا حافظ ای ماه رستگاری علی(ع)
ماه رمضونم تموم شد و رو سیاهی موند واسه ذغال
و روزها و هنوزها می گذرد
و ما همچنان
دست هامان خالی است !
ماه رمضونم تموم شد و رو سیاهی موند واسه ذغال
این جا کلاس درس ماست
اینجا یک ترم بالاتر که می روی
مانتو و مقتعه ات بالاتر می رود
اینجا یک ترم بالاتر که می روی
به قول معروف کلاست بالاتر می رود
اینجا یک ترم بالاتر که می روی
روابط اجتماعی ات (با آقایان) بالاتر می رود
اینجا یک ترم بالاتر که می روی
. . .
عجیب است
سر کلاس ما
جای بالارفتن شعور و ارزش و حیا خالی است
هر روز غیبت می خورد
و سرانجام حذف می شود
وقتی لنگ حمام میشود مانتو....
وای به روز ماها...
بعد انتظار داریم تو کشور اسلامی امام زمان ظهور کنه....
با چه رویی...؟؟؟
وقتی می خواهی گناه کنی، سوای چپ و راست
به بالا هم نگاه کن!
کمیل نوشت:
دلم گرفت، روحم پژمرد،
صبر و طاقتم به سرآمد.
از گذشته ها شرمنده ام
و از آینده ها بیمناک.
تنها تسلی من آب دیده است...
اشکی که تقدیم تو می کنم، ای شهید!
آبی که با آن دل خود را شستشو می دهم
و با این وسیله غمهای درونی خود را تسکین می بخشم.
از آتش درونی خود می کاهم
و برای لحظه ای آرامش ضمیر می یابم.
برایمان دعا کنید ...
ساده نگذر از کنار پوتین های بی پا
که پاهایشان بدن ها را بردند
تا تو آسوده قدم برداری
به امید ظهور که صد البته نزدیک است
منبع : /komeil64.blogfa.com/
.: Weblog Themes By Pichak :.